معرفی
اسماعیل رضایی :
دانشآموخته هنرستان فنی و حرفهای حزبالله رشته گرافیک |
کاردانی گرافیک دانشکده هنر دانشگاه آزاد اسلامی رشته گرافیک |
کارشناسی حرفهای گرافیک چاپ رشته گرافیک |
کارشناسی حرفهای گرافیک پوستر و نشانه رشته گرافیک |
کارشناسی ارشد دانشکده هنر دانشگاه آزاد اسلامی رشته نقاشی |
دانشجوی دکترای تخصصی رشته پژوهش هنر |
خطاش | خوشنویس | نقاش | گرافیست | عکاس | مولف | منتقد و پژوهشگر هنرهای تجسمی
آخرین خبر
تاریخ درج خبر :۱۳۹۸/۱۱/۰۴
نویسنده خبر :اسماعیل رضایی
هفدهمین نمایشگاه انفرادی آثار خطاشیک (نقاشیخط) اسماعیل رضایی "این نیز بگذرد" در گالری الهی "رشت" افتتاح خواهد شد.
نمایشگاه انفرادی نقاشیخط اسماعیل رضایی در روز جمعه 4 بهمن ۱۳۹۸ افتتاح و تا پنجشنبه 17 بهمن ۱۳۹۸برپا خواهد بود. آثار ارائه شده در این نمایشکاه تجربیات بین سال ها 1395 تا 1397 اسماعیل رضایی می باشد که از بین 30 اثر منتخب از 300 اثر در ابعاد 30×40 ارائه شده است.
تئالیف
انتشارات : سهراب
انتشارات : سهراب
انتشارات : سهراب
انتشارات : سهراب
انتشارات : سهراب
انتشارات : سهراب
انتشارات : مهرصادق
انتشارات : مهرصادق
انتشارات : مهرصادق
انتشارات : مهر صادق
انتشارات : مهرصادق
انتشارات : فردابه
گزیده آثار
-
مرکب روی بوم
نام هنرمند: اسماعيل رضايي، اندازه:55×55، تاريخ خلق: 1396، ارائه شده در گالري شکوه 1398، عنوان: روزگار غريب
۱۳۹۹/۰۲/۰۶
55×55
-
مرکب، ویترای، ورق طلا، گواش
ارزشها درونیترین لایههای شخصیت انسانهاست و شناخت کمال مطلوب و واقعیت غایی هر کس منوط به شناخت ارزشها و گرایشهای ارزشی اوست. آشنایی با کلام وحی و ارتباط با آن کلام نیز یکی از ویژگیهای ارزشی است که هنرمند در درون خود میتواند درراه رسیدن به کمال به کار ببندد. هنر خوشنویسی رسالت، هماندیشی و همنشینی بسیاری را از دل نور مییابد و بر آن ریشه و تکیه دارد. امروزه با بهکارگیری حروف بر پایه دریافتهای هنرمند و همچنین ایجاد اصول زیبایی شناسانه بر پایه مبانی و اصول هنرهای تجسمی توسط هنرمند محصولی را حادثشده است که در آن فرآیند دریافت محتوایی حروف در قالب پیام احساسی را بر هنرمند مستولی مینماید در این گام هنرمند نیز دریافتها، استنباط و تجربه تمام زندگی خود با تلفیقی از کلام با رعایت مبانی و اصول هنرهای تجسمی اثری را خلق مینماید. که بنام نقاشیخط نامگرفته است. بر این اساس بر آن آمدم با این اندیشه و بر پایه نظریه لئو تولستوی آثاری را خلق نمایم که در زمره این رسالت بزرگ قرار گیرد و همچنین مکتبی بنام "گویشی بنام نقاشیخط" را نام بنهم. نتیجه این رهرویی محصولی است که در مجموعه کلام بهشت در سال 1394 به پایان رساندم. امید است مقبول تمامی هنرمندان ایران و جهان قرار گیرد.
1392
30×30
-
آکرولیک، مرکب
اقر "بیتو بسر نمیشود" ارائه شده در نمايشگاه (سودای بهشت) حاصل تجارب متنوع تكنيكي و موضوعي است كه 50 اثر نقاشيخط از بين مجموعه اي شامل بيش از 120 اثر نقاشيخط اسماعیل رضایی، جهت نمايش عمومي در نگارخانه شفق در سال 1393 انتخاب شد.
1390
30×60
-
آکرولیک، مرکب
اثر "گردون هستی" ارائه شده در نمايشگاه (سودای بهشت) حاصل تجارب متنوع تكنيكي و موضوعي است كه 50 اثر نقاشيخط از بين مجموعه اي شامل بيش از 120 اثر نقاشيخط اسماعیل رضایی، جهت نمايش عمومي در نگارخانه شفق در سال 1393 انتخاب شد.
۱۳۹۶/۱۰/۰۷
30*60
-
مرکب روی بوم
نام هنرمند: اسماعيل رضايي، اندازه:55×55، تاريخ خلق: 1396، ارائه شده در گالري شکوه 1398، عنوان: روزگار غريب
۱۳۹۹/۰۲/۰۶
55×55
-
مرکب، ویترای، ورق طلا، گواش
ارزشها درونیترین لایههای شخصیت انسانهاست و شناخت کمال مطلوب و واقعیت غایی هر کس منوط به شناخت ارزشها و گرایشهای ارزشی اوست. آشنایی با کلام وحی و ارتباط با آن کلام نیز یکی از ویژگیهای ارزشی است که هنرمند در درون خود میتواند درراه رسیدن به کمال به کار ببندد. هنر خوشنویسی رسالت، هماندیشی و همنشینی بسیاری را از دل نور مییابد و بر آن ریشه و تکیه دارد. امروزه با بهکارگیری حروف بر پایه دریافتهای هنرمند و همچنین ایجاد اصول زیبایی شناسانه بر پایه مبانی و اصول هنرهای تجسمی توسط هنرمند محصولی را حادثشده است که در آن فرآیند دریافت محتوایی حروف در قالب پیام احساسی را بر هنرمند مستولی مینماید در این گام هنرمند نیز دریافتها، استنباط و تجربه تمام زندگی خود با تلفیقی از کلام با رعایت مبانی و اصول هنرهای تجسمی اثری را خلق مینماید. که بنام نقاشیخط نامگرفته است. بر این اساس بر آن آمدم با این اندیشه و بر پایه نظریه لئو تولستوی آثاری را خلق نمایم که در زمره این رسالت بزرگ قرار گیرد و همچنین مکتبی بنام "گویشی بنام نقاشیخط" را نام بنهم. نتیجه این رهرویی محصولی است که در مجموعه کلام بهشت در سال 1394 به پایان رساندم. امید است مقبول تمامی هنرمندان ایران و جهان قرار گیرد.
1392
30×30
-
مرکب، قیر، اکرولیک
ابن مقله، دوازده قاعده برای زیبایی خط تعیین کرد. که به اصول دوازدهگانه خوشنویسی معروف هستند. و تاکنون، پس از گذشت بیش از ۱۰۰۰ سال، اعتبار خود را حفظ کردهاند. این قواعد عبارتاند از: "ترکیب، کرسی، نسبت، ضعف، قوت، سطح، دور، صعود مجاز، نزول مجاز، اصول، صفا و شأن" که هرکدام در مقام خود دارای عزتی بزرگ بوده و هستند. بعد از ابن مقله خطاطان ديگر نيز بهتدريج اين اصول را بسط دادند. اين قواعد عبارتاند از: "قاعده اصول: قوت، ضعف، سطح، دور، صعود، نزول مجاز،". بنیانگذاری این دوازده اصل توسط ابن مقله نشانهای از قانون علیت در عرفان و رابطه دال و مدلولی خط و خوشنویسی است. که همزادی آن در نظریات فیلسوفهای بزرگی چون افلاطون، کانت، هگل و تولستوی است. همچنین این فرمهای (خطوط) انتزاعی کاملاً در تقابل و تکمیلکننده ماهیت فرم در محتوا هستند. که دومین تعریف از فرمهای پنجگانه تاتارکیوویچ در پنج بند تقسیمبندی شده است، جاری و ساری است. که ارتباط مستقیم با عالم شهود در ساحت غیب خداوند ریشه دارد. ازاینرو است، که به مدد این اصول دوازدهگانه به خودآگاه هنرمند مرتبط میگردد. به همین جهت هنرمند در بهکارگیری فرمها اسلوب و قواعدی را در نظر میگیرد، که در هیچ مکتب دیگری تا این حد به آن توجه نگردیده است. فرمالیستها در غرب هرگونه هدف فرم و شیء را در خود شی به جستجو میپردازند. محدودیت باعث سرآغاز فرمالیست مدرن گردیده و همین امر باعث جهش و حرکت روبهجلو هنر و فرم در غرب گردید. این قاعده در هنر اسلامی نیز به شکل دیگری ظهور نمود. اندیشه اسلام بر ممنوعیت هنر فیگوراتیو بود. در اینجا به جملهای که میتوان بر آن تأملی داشت اشاره کرد. "نیاز ما در انتزاع است." بر همین اساس این محدودیت آنچنان نقش و اهمیتی در هنر اسلامی بهخصوص خط و خوشنویسی ایجاد کرد. که نمونه آن را در بسیاری از مکاتب و هنرهایی که در جهان میشناسیم، نمیتوان یافت. درواقع اوج نقطه انتزاع و تجرید در هنر اسلامی از این نقطه آغاز، و به اوج خود میرسد. اکنون میتوان اینچنین عنوان نمود. که با بروز این محدودیت تخیل در هنر اسلامی از این زمان شکل میگیرد. و در تمامی هنرهای اسلامی بسط و گسترش مییابد. خط و خوشنویسی هم در این جریان بیبهره نمیماند و موردتوجه قرار میگیرد. خط و خوشنویسی در این جریان آزادسازی هنر از الهیات و مذهب به عرفان نیز تجاوز مینماید. وصف معینی با عنوان: عشق، دوست داشتن، محبت و میل به حل شدن در حضور بیپایان خداوند در آثار حلول میکند. هنرمندان متأثر از این فلسفه شروع به خلق آثار میکنند. که این نظریه هگل رابطه بین خودآگاه هنرمند و ناخودآگاه خداوند قرار میگیرد. درواقع خداوند در اغلب آثار هنری تجسمی (هنری) چه ایده و چه سوبژه حضور دارد. و پیوندی ناگسستنی را به وجود میآورد. از همین منظر هنر اسلامی بهخصوص خط که حامل پیام وحی بود. با عنصری بنام فرم در جهت ایجاد ضمیر عرفانی، تمام تلاش خود را به کار میبندد. که تمامی جهان را در ساحت خداوند میداند. و به حال معلولی قرار میگیرد. که از علت اصلی آن خداوند متعال است. که در تصویر نمیگنجد و موجودیتی مجزا در بارقه حضور خداوند هم چون آگاهی نفس عارف را فرامیگیرد. و شامل مناجات، پژواک، مبدأ و ژرفای جسم مادی میگردد. با بررسی تفکر در مکتب نقاشیخط و تقسیمبندی پنجگانۀ فرم از دیدگاه تاتارکیوویچ به نکتۀ مهمی برخورد کرده ایم. هر پنج تقسیمبندی فرم از منظر او در نقاشیخط بهصورت کامل و اسرارآمیزی شامل میشود. این خود یک نقطه قوت برای مکتب نقاشیخط میتواند، قلمداد گردد. اکنون باید تعریف جدیدی را بر نقاشیخط مطرح کرد. سؤال اینکه آیا نقاشیخط واقعاً میتواند اینهمه جنبههای فرم گونه و استدلال را درون خود جای دهد؟ پاسخ به این سؤال نیازمند، بررسی زیباییشناختی، معناشناسی و شناختن ذات فرم و خوانش ایده را الزام بخش میکند. درواقع باید بگوییم که پنج گونه فرم میتواند، در زمره مکتب نقاشیخط قرار گیرد. به دلایلی که در بخش قبل ذکر کردیم، این توانایی با داشتن رابطههای فرم و خط و ماهیتهای آن مورد تأیید است. سؤال دوم اینکه چگونه مکتب نقاشیخط توانسته هر پنج گونه فرم تاتارکیوویچ را معنا و مفهوم دهی کند؟ بهتر است، اینگونه بیان کنیم که بهواسطۀ استفاده خط در نقاشیخط که نتیجه ترکیبی از انتزاع و تجرید است. خود فرمهای «الف»، «ب» و «ج» را در خود حفظ نموده و دو فرمهای «د» و «ه» را بهواسطۀ ماهیت و ریشۀ مشترک در خط استفاده آن در احادیث و قرآن که رابطه مستقیم با عالم غیب و در دیدگاه غرب و اندیشه افلاطون مُثُل دارد. به یک مرکز و یک ایده مشترک متصل است. که خود میتواند ارزش فرم گونه را به ذات اصلی فرم تغییر ماهیت دهد. به سبب انتزاع در خط فارسی و عاریه آن از کلمات و عالم غیب میتواند. فرمهای «ه» را نیز شامل گردد. درنتیجه نقاشیخط که پیدایش آن را میتوانیم، از مکتب اکسپرسیونیسم انتزاعی بدانیم. و بخشی دیگر آن را در مذهب، عرفان و دین بهواسطۀ ریشه در عالم غیب و شهود را دارد، میتوانیم به تقسیمبندی پنجگانۀ تاتارکیوویچ ربط دهیم. ازاینرو نیز میتوانیم اینگونه بیان داریم. که نقاشیخط عملاً پتانسیل دارا بودن یک رابطه جهانی با اقوام و ملیتهای مختلف بسازد. و آن را بهعنوان یکزبان مشترک هنری در جهان قلمداد کنیم. بر این اساس بر آن آمدم با این اندیشه اسلامی و بر پایه عالم مُثُل افلاطون و نظریه پنج گونه فرم تاتارکیوویچ آثاری را خلق نمایم که در زمره این رسالت بزرگ قرار گیرد و همچنین مکتبی بنام "گویشی بنام نقاشیخط" را نام بنهم. نتیجه این رهرویی محصولی است که در مجموعه آسمان بهشت در سال 1395 به پایان رساندم. امید است مقبول تمامی هنرمندان ایران و جهان قرار گیرد.
1395
30×30
-
مرگب ورق مقره ژسو
نام هنرمند: اسماعيل رضايي، اندازه:55×55، تاريخ خلق: 1396، ارائه شده در گالري شکوه 1398، عنوان: روزگار غريب
1396
55×55
ویدئو ها